کد صلوات شمار برای وبلاگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
 
کلام امام صادق (ع)

بهترین فرصت در حال نماز، حال سجده است که امام صادق (علیه‏ السلام) فرمودند: «إن أقْرب ما یکون العبْد من الرب عزّ وجلّ وهو ساجد باک» نزدیکترین حالت بنده به خدا وقتی است که در حال سجده باشد و گریه کند. انسان هر چه به خاک نزدیک شود به خدا نزدیکتر می ‏شود.



ن : عبد
ت : چهارشنبه 90/6/23
تاریخچه حیات صادق آل محمّد (علیهم السلام)

شناسه آن حضرت
نام: جعفر

کنیه: ابو عبداللّه

لقب: صادق

نام پدر: حضرت محمد بن على (علیهم السلام)

نام مادر: معروف به ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر

تاریخ ولادت: یکشنبه 17 ربیع الاول ، سال 83 هجرى

مکان ولادت: مدینه

مدت عمر : 65 سال

علت شهادت: مسمومیّت

قاتل : منصور دوانیقى (خلیفه عباسى)

زمان شهادت: یکشنبه 25 شوال ، سال 148 هجرى

مدفن مطهّر: (قبرستان بقیع)،مدینه

زندگی امام جعفر صادق (ع)

امام جعفر صادق (ع) در پگاه روز جمعه یا دوشنبه هفدهم ربیع الاول سال 80 هجرى، معروف به سال قحطى، در مدینه دیده به جهان گشود. اما بنا به گفته شیخ مفید و کلینى، ولادت آن حضرت در سال 83 هجرى اتفاق افتاده است. لکن ابن طلحه روایت نخست را صحیح ‏تر مى‏داند و ابن خشاب نیز در این باره گوید: چنان که ذراع براى ما نقل کرده، روایت نخست، سال 80 هجرى، صحیح است. وفات آن امام (ع) در دوشنبه روزى از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در 25 شوال و به روایتى نیمه ماه رجب سال 148 هجرى روى داده است. با این حساب مى ‏توان عمر آن حضرت را 68 یا 65 سال گفت که از این مقدار 12 سال و چند روزى و یا 15 سال با جدش امام زین العابدین (ع) معاصر بوده و 19 سال با پدرش و 34 سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار مى‏آید و نیز بقیه مدتى است که سلطنت هشام بن عبد الملک، و خلافت ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید عبد الملک، ملقب به ناقص، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ادامه داشته است.

فضایل امام جعفر صادق (ع)

مناقب آن حضرت بسیار است که به اقتصار از آنها یاد مى‏کنیم. فضایل امام صادق بیش از آن است که بتوان ذکر کرد. جمله ای از مالک بن انس امام مشهور اهل سنت است که: «بهتر از جعفر بن محمد، هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و در هیچ قلبی خطور نکرده است.» از ابوحنیفه نیز این جمله مشهور است که گفت: ما رأیت افقه من جعفر بن محمد.یعنی: «از جعفر بن محمد، فقیه تر ندیدم.» امام صادق در این آیة شریفة: کل شیء هالک الا وجهه، یعنی: «هر چیز فانی است جز وجه خدای متعال،» فرمود: «نحن الوجه الذی یوتی الله منهم» یعنی «ماییم آیینه ای که خداوند از آن آیینه شناخته می شود.» بنابراین امام صادق (ع) فرموده است او آیینه ذات حق تعالی است.

شیخ مفید در ارشاد مى ‏نویسد: علومى که از آن حضرت نقل کرده‏ اند به اندازه ‏اى است که ره توشه کاروانیان شد و نامش در همه جا انتشار یافت. دانشمندان در بین ائمه (ع) بیشترین نقل ها را از امام صادق روایت کرده ‏اند. هیچ یک از اهل آثار و راویان اخبار بدان اندازه که از آن حضرت بهره برده ‏اند از دیگران سود نبرده ‏اند. محدثان نام راویان موثق آن حضرت را جمع کرده ‏اند که شماره آنها، با صرف نظر از اختلاف در عقیده و گفتار، به چهار هزار نفر مى‏رسد.

بیشترین حجم روایات، احادیثی است که از امام صادق (ع) نقل شده است، اهمیت معارف منقول از جعفر بن محمد (ص) به میزانی است که شیعه به ایشان منسوب شده است: “شیعه جعفری”. کمتر مسئله دینی (اْعم از اعتقادی، اخلاقی و فقهی) بدون رجوع به قول امام صادق (ع) قابل حل است. کثرت روایات منقول از امام صادق (ع) به دو دلیل است:

یکی اینکه از دیگر ائمه عمر بیشتری نصیب ایشان شد و ایشان با شصت و پنج سال عمر شیخ الائمه محسوب می شود (148 – 83 هجری) ، و دیگری که به مراتب مهمتر از اولی است، شرائط زمانی خاص حیات امام صادق (ع) است. دوران امامت امام ششم مصادف با دوران ضعف مفرط امویان، انتقال قدرت از امویان به عباسیان و آغاز خلافت عباسیان است. امام با حسن استفاده از این فترت و ضعف قدرت سیاسی به بسط و اشاعه معارف دینی همّت می گمارد. گسترش زائد الوصف سرزمین اسلامی و مواجهه اسلام و تشیّع با افکار، ادیان، مذاهب و عقاید گوناگون اقتضای جهادی فرهنگی داشت و امام صادق (ع) به بهترین وجهی به تبیین، تقویت و تعمیق “هویت مذهبی تشیع” پرداخت. از عصر جعفری است که شیعه در عرصه های گوناگون کلام، اخلاق، فقه، تفسیر و… صاحب هویّت مستقل می شود. عظمت علمی امام صادق (ع) در حدی است که ائمه مذاهب دیگر اسلامی از قبیل ابوحنیفه و مالک خود را نیازمند به استفاده از جلسه درس او می یابند. مناظرات عالمانه او با ارباب دیگر ادیان و عقاید نشانی از سعه صدر و وسعت دانش امام است. اهمیت این جهاد فرهنگی امام صادق (ع) کمتر از قیام خونین سید الشهداء (ع) نیست.

امام(ع) و فقه اسلامی:

فقه شیعه امامیه که به فقه جعفری مشهور است منسوب به جعفر صادق (ع) است. زیرا قسمت عمده احکام فقه اسلامی بر طبق مذهب شیعه امامیه از آن حضرت است و آن اندازه که از آن حضرت نقل شده است از هیچ یک از اهل بیت علیهم السلام نقل نگردیده است. اصحاب حدیث اسامی راویان ثقه که از او روایت کرده اند به 4000 شخص بالغ دانسته اند.
در نیمه اول قرن دوم هجری فقهای طراز اولی مانند ابوحنیفه و امام مالک بن انس و اوزاعی و محدثان بزرگی مانند سفیان شوری و شعبه بن الحجاج و سلیمان بن مهران اعمش ظهور کردند. در این دوره است که فقه اسلامی به معنی امروزی آن تولد یافته و روبه رشد نهاده است. و نیز آن دوره عصر شکوفایی حدیث و ظهور مسائل و مباحث کلامی مهم در بصره و کوفه بوده است.
حضرت صادق (ع) در این دوره در محیط مدینه که محل ظهور تابعین ومحدثان و راویان و فقهای بزرگ بوده، بزرگ شد، اما منبع علم او در فقه نه «تابعیان» و نه «محدثان» و نه «فقها»ی آن عصر بودند بلکه او تنها از یک طریق که اعلاء و اوثق طرق بود نقل می کرد و آن همان از طریق پدرش امام محمد باقر (ع) و او از پدرش علی بن الحسین (ع) و او از پدرش حسین بن علی (ع) و او از پدرش علی بن ابیطالب (ع) و او هم از حضرت رسول (ص) بود و این ائمه بزرگوار در مواردی که روایتی از آباء طاهرین خود نداشته باشند خود منبع فیاض مستقیم احکام الهی هستند.

آثار امام صادق (ع)

غالب آثار امام (ع) به عادت معهود عصر، کتابت مستقیم خود ایشان نیست و غالبا املای امام (ع) یا بازنوشت بعدی مجالس ایشان است. بعضی از آثار نیز منصوب است و قطعی الصدور نیست.

1_از آثار مکتوب امام صادق (ع) رساله به عبدالله نجاشی (غیر از نجاشی رجالی) است. نجاشی صاحب رجال معتقد است که تنها تصنیفی که امام به دست خود نوشته اند همین اثر است.

2_ رساله ای که شیخ صدوق در خصال و به واسطه اعمش از حضرت روایت کرده است شامل مباحث فقه و کلام .

3_کتاب معروف به توحید مفضل، در مباحث خداشناسی و رد دهریه که املاء امام (ع) و کتاب مفضل بن عمر جعفی است.

4_ کتاب الاهلیلجه که آن نیز روایت مفضل بن عمر است و همانند توحید مفضل در خداشناسی و اثبات صانع است و تماما در بحارالانوار مندرج است.

5_مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه که منسوب به امام صادق (ع) و بعضی از محققان شیعه از جمله مجلسی،‌ صاحب وسایل (حرعاملی) و صاحب ریاض العلما، صدور آن را از ناحیه حضرت رد کرده اند.

6_ رساله ای از امام (ع) خطاب به اصحاب که کلینی در اول روضه کافی به سندش از اسماعیل بن جابر ابی عبدالله نقل کرده است.

7_رساله ای در باب غنائم و وجوب خمس که در تحف العقول مندرج است.

8_ بعضی رسائل که جابربن حیان کوفی از امام (ع) نقل کرده است.

9_ کلمات القصار که بعدها به آن نثرالدرد نام داده اند که تماما در تحف العقول آمده است.

10_ چندین فقره از وصایای حضرت خطاب به فرزندش امام موسی کاظم (ع)،سفیان شوری،‌ عبدالله بن جندب، ابی جعفر نعمان احول، عنوان بصری،‌ که در حلیه الاولیاء و تحف العقول ثبت گردیده است.


ولادت امام و نامگذاری :
امام جعفر صادق، امام ششم شیعیان، در هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری قمری در مدینه متولد گردید. کنیه ایشان ابو عبدالله و لقبشان صادق می باشد. پدر ارجمندشان امام باقر و مادرش ام فروة است. رسول خدا سالها قبل ولادت آن حضرت را خبر داده و فرموده بود نام او را صادق بگذارید، زیرا از فرزندان او کسی است که همنام اوست، اما دروغ می گوید «جعفر کذّاب».

دوران قبل از امامت :
در دوران قبل از امامت، حضرت شاهد فعالیتهای پدر خویش در نشر معارف دینی و تربیت شاگردان وفا دار و با بصیرت بود. امام باقر در مناسبتهای مختلف به امامت و ولایت فرزندش جعفر صادق تصریح فرموده و شیعیان را پس از خودش به پیروی از او فرا می خواند. لذا احادیث، زیادی مبنی بر نص امامت حضرت صادق نقل شده است.
امام صادق در سال 114 هجری قمری پس از شهادت پدرش در سن 31 سالگی به امامت رسید. دوران امامتش مصادف بود با اواخر حکومت امویان که در سال 132 به عمر آن پایان داده شد و اوایل حکومت عباسیان.

اوضاع جامعه در آغاز امامت حضرت :

در آغاز امامت حضرت افرادی از شیعیان و حتی بستگان حضرت حاضر به قبول امامت ایشان نبودند، لذا حضرت از راههای گوناگونی کوشیدند آنها را به قبول راه صحیح وادار سازند و دراین زمینه به اذن خداوند معجزاتی نیز انجام دادند.

دوران امام جعفر صادق در میان دیگر دورانهای ائمه اطهار، دورانی منحصر به فرد بود و شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر آن حضرت در زمان هیچ یک از امامان وجود نداشته است و این به دلیل ضعف بنی امیه و قدرت گرفتن بنی عباس بود.
این دو سلسله مدتها در حال مبارزه با یکدیگر بودند که این مبارزه در سال 129 هجری وارد مبارزه مسلحانه و عملیات نظامی گردید.
این کشمکش ها و مشکلات سبب شد که توجه بنی امیه و بنی عباس کمتر به امامان و فعالیتشان باشد، از این رو این دوران، دوران آرامش نسبی امام صادق و شیعیان و فرصت بسیار خوبی برای فعالیت علمی و فرهنگی آنان به شمار می رفت.

جنبش فرهنگی در دوران امامت حضرت :

عصر آن حضرت همچنین عصر جنبش...

منبع:http://www.esramagazine.net/shaval32/?p=115



ن : عبد
ت : چهارشنبه 90/6/23
محافظت براوقات نمازدربیان امام صادق(ع)

?والّذین هُم علی صَلاتهم یُحافظون? مؤمنان کسانی هستند که بر نماز خویش مواظبت دارند، همه? اوقات نماز را حفظ می ‏کنند.
امام ششم فرمود: «إنّ العبد إذا صلّی الصلاة فى وقتها وحافظ علیها ارتفعت بیْضاء نقیّه تقول حَفِظتنى حفظک الله وإذا لم یصلّها لوقتها ولم یُحافِظ علیها ارتفعت سوْداء مظلمة تقول ضیعتنى ضیّعک الله» هنگامی که انسان نماز را در اول وقت خواند، نوری سفید و پاکیزه به آسمان می‏رود و می‏گوید: خدا تو را حفظ کند که مرا حفظ کردی و برعکس اگر نسبت به وقت نماز مراقبت نکند، سیاهی تاریک بالا رفته و می‏گوید: مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند.
نماز اول وقت به صورت امری تابان جلوه می‏کند؛ معلوم می‏شود نماز حقیقتی دارد که زنده است، روحی دارد که برای همیشه هست؛ دعا می‏کند و دعای نماز نیز همیشه مستجاب است و اگر کسی نماز نخواند یا در وقت نخواند به صورت چهره? تاریک در می‏آید و می‏گوید تو مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند!
در ادامه? آیات می‏فرماید: ?اولئک فی جنّاتٍ مکرمون? اینان در بهشت از کرامت الهی برخوردارند. نه تنها برخورداری از نعمتهای بهشت، مطرح است مانند جنات، نهر، حریر، استبرق و خوردن و نوشیدن؛ بلکه سخن از کرامت و تکریم نمازگزار در بهشت است.
«کرامت» تعبیر لطیف عربی است که ظاهراً معادلی در فارسی ندارد. در فارسی کلمه‏ای نیست، که بتواند ترجمان «کرامت» باشد. بزرگداشت و تکریم و مانند اینها غیر از کرامت است. کرامت آن بزرگواری و بزرگ ‏منشی است که انسان کریم از آن برخوردار است. خداوند کرامت را صفت فرشتگان می‏داند و می‏فرماید: ?بل عبادٌ مکرمون?  فرشتگان، بزرگوار و مورد تکریم هستند. در مورد نمازگزار نیز سخن از کرامت است.
خدا فرشته را به اوصافی معرفی می‏کند؛ سپس می‏فرماید: آن اوصاف را شما هم تحصیل کنید: ?لا یَسبقونه بالقول وهُمْ بأمره یعْملون? فرشتگان هرگز جلو نمی‏افتند و تابع امر خدا هستند سعی می‏کنند برابر دستور خدا کار انجام دهند. آنگاه در سوره? حجرات می‏فرماید: ?یا أیّها الّذین امنوا لا تُقدّموا بین یدی الله ورسوله? ای مؤمنان! بر خدا و رسول او پیشی نگیرید، تابع دستور حق باشید یعنی همانند فرشتگان که تابعند، شما هم تابع باشید؛ تا خوی فرشتگی در شما ایجاد شود و خود فرشته شوید. لذت با فرشته بودن، کرامت است. نمازگزاران در بهشت مکرّمند؛ برای آنکه نمازگزار خوی فرشتگی پیدا کرده، هر چه فرشتگان دارند او دارد.
تو فرشته شوی از جهد کنی از پی آنک ???? برگ توت است کنندش اطلس
برگرفته از کتاب حکمت عبادات حضرت آیت الله جوادی آملی،ص101

منبع:http://www.esramagazine.net/shaval32/?p=31



ن : عبد
ت : چهارشنبه 90/6/23
عبرت آموزی دنیا در کلام حضرت امیر (ع)

خدای سبحان، جهان را نیکو آفرید: (الذی أحسن کلّ شی‏ء خلقه…). [2]هر آن چه که خیر و نیک است، به خدای سبحان باز می‏ گردد. دنیا، خانه خوب و عالَم زیبایی است، نسبت به کسی که هر دو بُعد آن را بنگرد و از حوادث دنیا عبرت بگیرد؛ ولی درس‏های عبرت انگیز فراوانند و عبرت آموزْ کم؛ چنان‏که امیر مؤمنان (علیه‏ السلام)می‏ فرماید: «ما أکثر العبر وأقلّ الإعتبار». [3]
عبرت گرفتن از تحولات و دگرگونی‏های دنیا، عبادتی است که همانند تفکر، بیشترین عبادتی بود که ابوذر را به خود مشغول می‏ کرد؛ چنان‏که امام صادق (علیه‏ السلام) می‏ فرماید: «کان أکثر عبادة أبى‏ ذر رحمة الله علیه التفکر والإعتبار». [4]
در جهان، بد و شر مطلق وجود ندارد. دنیا، هم دار غرور است و مورد مذمّت واقع شده است و هم زیبایی دل‏پذیری دارد که همان تغییر و دگرگونی آن است.
یکسان نبودن دنیا، این درس و پیام مهم را همراه دارد که هر کس باید بداند چندروزی بیش، نوبت او نیست و این بهترین و زیباترین چهره دنیاست. ممکن نیست، انسان عاقلی که روزانه شاهد مرگ و مرض و جابه‏ جایی و گردش سمت‏ها، مقام‏ها و امکانات در دست افراد گوناگون است، فریب دنیا را بخورد.
حضرت علی (علیه‏ السلام) می‏ فرماید: پیش از آن‏که دیگران از سرگذشت تلخ شما نصیحت پذیرند، شما از سرنوشت دیگران عبرت بگیرید: «واتعظوا بمن کان قبلکم قبل أن یتّعظ بکم مَن بعدکم». [5] اگر کسی از جهل به علم، از ظلم به عدل، و از نقض به کمال عبور کند، از گذشته عبرت گرفته است؛ ولی آن کس که حوادث و وقایع گذشته را می‏ خواند و می‏ نویسد، لیکن از آن عبور نمی‏ کند، اهل عبرت نیست.
آن حضرت در بیان دیگری می‏ فرماید: از حال فرزندان اسماعیل و اسحاق و یعقوب (علیهم‏االسلام) عبرت بگیرید؛ چه قدرحالات ملت‏ها با هم مشابه، و صفات و افعالشان به هم شبیه است. آنان پیغمبرزادگانی مورد احترام همگان بودند؛ ولی بر اثر اختلاف و تفرقه، کسراهای ایران و قیصرهای روم بر آنان تسلط یافته، آن‏ها را به شغل‏های پست واداشتند و این پیامبرزادگان محترم را ازسرزمین‏ های آباد و از کناره‏های دجله و فرات، به‏ مکان‏های بی‏ آب وعلف،محل‏ وزش بادها ومکان‏هایی که زندگی در آن‏ها مشکل وسخت است، تبعید ساختند و آن‏ها را در آن‏جا مسکین، بی‏چاره و هم‏نشین شتر ساختند تا به تیمار شتران و پشم ریسی بپردازند:
«فاعتبروا بحال ولد اسماعیل وبنى إسحاق وبنى إسرائیل (علیهم‏السلام)، فما أشَدَّ اعتدال الأحوال وأقربَ اشتباه الأمثال، تأمّلوا أمرهم فى حال تشتّتهم وتفرّقهم لیالى کانت الأکاسرة والقیاصرة أرباباً لهم یحتازونهم عن ریف الآفاق وبحر العراق وخضرةِ الدنیا إلی منابت (مهابّ) الشیح ومهافى الرّیح ونکد المعاش فترکوهم عالةً مساکین إخوان دَبر و وَبرٍ أذَلَّ الأُمم داراً وأجدبهم قراراً». [6]
آن حضرت در بیان دیگری می‏ فرماید: «إنّما ینظر المؤمن إلی الدنیا بعین الاعتبار»[7]؛ مؤمن با چشم عبرت بین به دنیا می‏ نگرد.
روزی سلمان در کوفه از بازار آهنگران می‏ گذشت که جوانی را دید بی‏هوش افتاده است و مردم اطراف او را گرفته‏ اند. مردم از سلمان خواستند تا دعایی بخواند تا جوان بهبود یابد، سلمان به نزدیک جوان آمد، ولی جوان برخاست و به سلمان گفت: آنچه درباره من پنداشته‏ اند، صحیح نیست. من از کنار دکان آهنگران گذشتم؛ در حالی که آن‏ها با پتک آهنین بر آهن تفتیده می‏ کوبیدند و من کلام حق تعالی را به خاطر آوردم که می‏ فرماید: (ولهم مقامع من حدید)؛ [8] برای وارد کردن ضربت بر سر جهنمیان، گرزهای آهنین مهیّاست.
عبرت‏ هایی از دنیا
انسان، هر روز، شاهد پیروزی گروهی و شکست گروه دیگر است؛ کسی را از مسند قدرت به زیر می‏ کشند و دیگری را بر آن مسند می‏ نشانند، و بسا محکومان دیروز که حاکمان امروزند و صاحبان قدرت دیروز که در بند کشیدگان امروزند. این تغییر و تبدیل، درس بزرگی است تا انسان فریفته نشود.
حضرت علی (علیه‏ السلام) می‏ فرماید: از دگرگونی‏ های عالَم، آن است: آن کسی که (دیروز) مورد ترحم مردم بود، (امروز) مورد غبطه واقع می‏ شود و آن کس که مورد غبطه بود، مورد ترحم قرار می‏ گیرد؛ این نیست، مگر به دلیل نعمت‏هایی که به سرعت دگرگون می‏ شود و بلاهایی که ناگهان نازل می‏ شود: «ومن غیرها أنک تری المرحوم مغبوطاً والمغبوط مرحوماً. لیس ذلک إلّا نعیماً زَلَّ (زال) وبُؤساً نزل». [9]
از نکات عبرت‏ انگیز دنیا این است که انسان در حالی که نزدیک است به آرزویش برسد، ناگهان اجلش فرا می‏ رسد و امیدش را قطع می‏ کند؛ نه به آرزو رسیده و نه آنچه مورد آرزوی اوست باقی می‏ ماند. سبحان الله! سرور و نشاطش چه غرورآور، و سیرابی او چه تشنگی زاست و سایه‏ اش چه زود از میان می‏ رود. نه آنچه که می‏ آید (مرگ) می‏ توان رد کرد و نه آنچه گذشته است، باز می‏ گردد. سبحان الله! چه زندگان که به مردگان نزدیکند؛ زیرا به زودی به آن‏ها ملحق می‏ شوند و چه قدر مردگان از زندگان دورند؛ چون به کلی از آنان جدا شده‏ اند:
«ومن عبرها أن المرءَ یُشرف علی أمَله فَیَقْتَطِعُهُ حضور أجله فلا أملٌ یدرک ولا مُؤمَّلٌ یترک. فسبحان الله ما أعَزَّ سرورها! و أظمَأ ریّها! وأضحی فیئها! لا جاءٍ یُرَدُّ ولا ماضٍ (مؤمّل) یرتَدُّ. فسبحان الله، ما أقرب الحىّ من المیتِ للحاقة به وأبعد المیتَ من الحىّ لانقطاعه عنه!». [10]
دنیای متغیّر
دنیا یک روز به کام کسی و روز دیگر بر ضدّ او می‏ گذرد؛ چنان‏که امیرالمؤمنین (علیه‏ السلام) فرمود:...

منبع:http://www.esramagazine.net/shaval32/?p=70



ن : عبد
ت : چهارشنبه 90/6/23

 
 
 
محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در 15 شعبان سال 255 هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.